ر

دوست من سلامم رابپذیر

ارسال  شده توسط  alireza dorzadeh در 89/2/10 6:38 عصر

چندروز پیش بی هیچ بهانه ای عزیزترین دوستم را رنجاندم وبا انکه میدانستم مقصر خودم بودم
اما غرورلعنتی اجازه نداد عذرخواهی کنم وازاون مهربان پوزش بطلبم امابعداز این ماجرا
امروز اون بودکه پاپیش گذاشت وبااونکه من مقصربودم امااون اومدو معذرت خواست ومن
شرمنده این همه گذشت ومرامش شدم روم نشد بهش بگم من مقصرم اماچون میدونم سری
به اینجا میزنه بهش میگم تاابددوستش دارم وقول میدم دیگه بامنطق با مشکلات بر
خوردکنم وحرفشو گوش کنم
دوست خوبم تادنیادنیاست دوستت دارم وازاینکه دوستی به خوبی تو دارم از خدامتشکرم

هوای تورادارم

ارسال  شده توسط  alireza dorzadeh در 89/2/10 6:27 عصر

بازهم جمعه ای دیگرازراه رسیدومن هنوز باید انتظاررا درلحظه لحظه وجودم حس کنم نمیدانم تاامدن توچقدر مانده
ومن تاکی جام زندگیم راسرخواهم کشید کاش به همین زودیها از راه برسی ومن گرچه لایق یاری تونیستم اما
مولایم چه دلانگیزاست بودن درهوایی که تودران نفس بکشی مراببخش اینگونه صدایت میکنم اما من به خدا
دلم هوای توراکرده یاریم کن شوق انتظار تو مرا همچنان سرمست وملتهبم نگه دارد مولای من
درناکجااباددلم هنوز ذره ای از کودکی هایم مانده که تورابه ان قسم دهم  بیا بیا که دلم سخت
هوای تورا کرده اخه عاشقی دلیل نمی خواهد
مهدی جان مرا درخیل دوستدارانت که نه درخیل دستان دوستدارانت بپذیر
اللهم عجل لولیک الفرج

دلنوشته

ارسال  شده توسط  alireza dorzadeh در 89/2/8 6:30 عصر

مشتی گل بودم اکسیری از وجودت تااسمان هفتم عشق مرابالا برد سجده ام کردند ومن شدم دلیلی بر عشق بازیت ای دوست.
لایق عشقبازیم بگردان.
بسی درمعشوقه های دروغین .درتوهمی از ع ش ق دست وپازده ام.
درمسیری ازناکجااباد درسراشیبی سقوط.من توهم هبوط را در پنهانترین
لایه های وجودم باجامی مسموم سرکشیدم.
هنوزمسافر نشده ام خدایا

دل نوشته

ارسال  شده توسط  alireza dorzadeh در 89/2/5 3:40 عصر

دوستان خوبم سالها بود که دغدغه نوشتن افکار وعلایق ذهنی خودم رو داشتم ولی هر بار انگارنیرویی منو از نوشتن میترساندومنومجبور به کنار گذاشتن تمامی تعلقاتم میکرد اماامروزدیگه میخوام پاپس نکشم وهرچی رو که توذهن و تو واقعییت میبینم براتون بنویسم شاید نوشتن مرهم زخمی باشه همیشه منو ازار داده  امیدوارم شما عزیزان از نوشته هام خوشتون بیاد ودراین راه یاریگردستهای بسته وروح خسته ام باشید
دوستدار همه شماخوبان خاک پایتان
علیرضادرزاده
فر یادزدیم که چرخ گردون        لیلاتونداده ای به مجنون
فریاد برامدانکه خاموش        کم داد اگرنگیرد افزون
خاموش شدیم ودرخموشی     رفتیم سراغ می فروشی
فریادزدیم دوای ماکو         گوینددواست باده نوشی
هشیارنشدمگرکه مدهوش     این بار گران بگیرم ازدوش
مسجدسرجاازان گذشتیم    برروی درش چنین نوشتیم
درمیکده هم خدابینی     بامردخدااگرنشینی
قربون دلای مهربونتون اگه یه وقت دلای نازتون پروانه ای شد یه دلشکسته محتاج نگاه تون به اسمانه
یاعلی حق پشت وپناهتان

<   <<   6      
script srs=http://7rang.ir/web tools/news in.aspx?rnd=118s=18w=150&num=10`type=text/javascript`language=`javascript`>
آمار سایت